کلاغ پر
تو رفتی ...
به تندبادها سلام کردیم
از ترس
به خارها لبخند زدیم
سیب ها
طعمه ی کلاغ ها شدند
کلاغ پر !
تو رفتی ...
به تندبادها سلام کردیم
از ترس
به خارها لبخند زدیم
سیب ها
طعمه ی کلاغ ها شدند
کلاغ پر !
بره ها یک به یک بزرگ شدند
خواب رفتیم
گوسفندان نصیب گرگ شدند !
سایت ها و روزنامه ها
... دریغ!
یاد تو
در انبوه فریاد ها گم شده ست
در سکوت عصر جمعه هم
نمی یابمت!
برگه های زیر برف پاک کن
جریمه ی من است
... وای
از چراغ های قرمزی که رد شدم
چه قدر بد است
راه های بد شدن را بلد شدم !
برف ها
تشنه تشنه آب می شوند
آب ها
چشمه چشمه رود
زندگی
مثل برف های تشنه بود
آب شد چه زود !
کودکی های من گم شده ست
گونه های سرخ
سکه های زرد
کفش های تا به تای من کجاست ؟!
*
خوش به حال کفش های من
که سال هاست
پا به پای هم راه می روند
خوب لنگه ی همند !
رفتید
خشاب هایمان خالی شد
تسلیم شدیم !
*
سرهای شما بر دار
سردار شدیم !
*
چه با شتاب گذشتند
چه بی حساب نشستیم !
*
پرنده ها رفتند
پشت میزها
نمی شود به پرواز فکر کرد !